65

پنج شنبه شب با همسری و پسرم به مناسبت سالگرد عقد رفتیم یه جای دنج و شام خوردیم

از اونجا هم یه سر رفتیم خونه مادرشوهر و سوغاتی ها رو بهشون دادیم

انگار برادر شوهر  هم که رفته سفر اونجا دوبار قاط زده و کلی آبروریزی کرده


جمعه صبح  بعد صبحانه ، یه خونه تکونی مختصر کردیم و اتاق پرهام هم یه تغییر و تحول کوچیک دادیم 

بعد ناهار من خوابیدم و همسر رفت پیش دوستاش

شب هم ساندویچ درست کردم و سه تایی رفتیم بیرون


شنبه هم بعد سفر دومین جلسه باشگاه رفتم ، یکم برام سخت بود بعد این همه دوری

شبش هم دوباره رفتیم خونه مادر شوهر و همسری یه کاری داشت که برا شام نگه مون داشتن و بازم حرف برادر شوهر شد و جاری رو مقصر میدونستن ، منم فقط سکوت کردم 

آخه نمیدونم واقعا کی مقصره؟!

64

حدود 20  روز رفتم مسافرت 

، خیلی خوب بود

 ، جای همگی سبز .