پنج شنبه شب با همسری و پسرم به مناسبت سالگرد عقد رفتیم یه جای دنج و شام خوردیم
از اونجا هم یه سر رفتیم خونه مادرشوهر و سوغاتی ها رو بهشون دادیم
انگار برادر شوهر هم که رفته سفر اونجا دوبار قاط زده و کلی آبروریزی کرده
جمعه صبح بعد صبحانه ، یه خونه تکونی مختصر کردیم و اتاق پرهام هم یه تغییر و تحول کوچیک دادیم
بعد ناهار من خوابیدم و همسر رفت پیش دوستاش
شب هم ساندویچ درست کردم و سه تایی رفتیم بیرون
شنبه هم بعد سفر دومین جلسه باشگاه رفتم ، یکم برام سخت بود بعد این همه دوری
شبش هم دوباره رفتیم خونه مادر شوهر و همسری یه کاری داشت که برا شام نگه مون داشتن و بازم حرف برادر شوهر شد و جاری رو مقصر میدونستن ، منم فقط سکوت کردم
آخه نمیدونم واقعا کی مقصره؟!
سالگرد عقدتون مبارک باشه. ان شاالله سالیان سال در کنار هم شاد و خوشخبت باشید.
ممنون عزیزم
ان شاالله...همچین شما
سالگرد عقدتون مبارک عزیزم.امیدوارم همیشه شاد و خوشبخت باشید
ممنون دوست عزیز
مبارک باشه سالگرد عقدتون.
همون بهتر سکوت کنی. بیکاری اعصاب خودتو الکی خرد کنی.
ممنون فاطمه جان