12

سه شنبه شب پرهام که اومد یه ماشین کنترلی دستش بود که عمه اش خریده بود براش... همون روز اول زده بود خرابش کرده بود...کلا هر چی اسباب بازی براش میخریم ، به 24 ساعت نمیکشه،همون ساعت های اول خرابشون میکنه...تا اومد گفت مامان پتو بده بخوابم ... گفتم اول شام بخور بعد بخواب ... به اجبار شامشو خورد ، چند بار رفت که بخوابه ولی نشون به اون نشون که تا 12 شب بیدار موند .

چهارشنبه نزدیکیای ظهر بود که وحید اومد خونه ... اومده بود چند تا مدارک زمین رو ببره که مامانش امضا کنه ، چون میخوان برن مشهد...پرهام هم گریه که منم  میام ، دیگه پرهام هم رفت خونه مادر وحید...ساعتای 2:30 وحید اومد ناهار خورد و دوباره رفت...منم بعد رفتن مشغول گردگیری و نظافت خونه شدم ، چون تو ماه رمضان خیلی رمقی نمیمونه برا تمیز کاری...تا 5 مشغول بودم ، بعدش یکم وبگردی کردم ... ساعتای 7 داشتم تدارک شام میدیدم که وحید زنگ زد که آماده شو با هم بریم دنبال پرهام... اول رفتیم نون خریدیم ، بعد خواستیم بریم بنزین بزنیم که دیدیم صفش خیلی شلوغه ،بیخیال شدیم و رفتیم دنبال پرهام و سر راه هم از سوپر خرید کردیم و اومدیم خونه...تا رسیدیم من سریع نماز خوندم و اومدم شام درست کردم ...بعد شام هم میوه و تنقلات خوردیم ...ساعت 11 وحید گفت که نمیخوای سحری درست کنی؟ ... گفتم با این همه هله هوله که خوردی سحری هم میخوای؟!...وحید کلا خیلی خوش خوراکه و هر چی بخوره ، بازم یه دقه دیگه میگه یه چیزی بیار بخورم!!!...خلاصه ساعت 12 به زور پاشدم و سحری درست کردم ...ساعت 1 سحریم آماده بود ، ولی خودم اون موقع میل نداشتم بخورم ،برا همین بیدار موندیم و ساعت 3:30 سحری خوردیم و بعد نماز خوابیدیم.

امروز صبح هم ساعت 8:30 وحید کاری براش پیش اومد و رفت بیرون و 11 اومد خونه و تا همین الان خوابیده!...صبح که من خواب بودم پرهام بیدار شده و انگار منو ندیده ، تمام خونه دنبالم گشته ، خواب بودم که صدای گریه اش رو شنیدم ...میگه فکر کردم رفتی بیرون!.

+ فرا رسیدن ماه مبارک رمضان رو به همه شما دوستان گلم تبریک میگم، ایشالله عبادت همه مورد قبول واقع بشه و دعاهامون مستجاب

نظرات 11 + ارسال نظر
بانوی کوچک دوشنبه 8 تیر 1394 ساعت 11:35 http://barayeman3.mihanblog.com

سلام عزیزم ان شالله خدا گره ازکارهمه بازکنه ب وبم سربزن خوشحال میشم

سلام عزیزم . ان شالله
چشم حتما میام

نیاز شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 12:10 http://mydearboy.mihanblog.com

سلام هیما جان
تازه پیداتون کردم
میخوام اگه اجازه بدین لینکتون کنم.
ناز پسر منم از خواب بیدار شه جلو چشش نباشم با گریه صدام میکنه.
مادر شوهر و خواهر شوهر و برادر شوهرای منم این مدلین بدون دعوت نمیان.
انگاری زن برادر هیولاست تو خونه داداشه.

سلام عزیزم
خوش آمدی
خواهش میکنم
اینا هم تا دعوت نکنی نمیان
هیولا رو خوب اومدی

خانومی شنبه 30 خرداد 1394 ساعت 01:14 http://zendegiekhanomane.blogsky.com

سلام هیماجان
بودن و دعاهای عزیزانی چون شما دلمو شاد کرد.
شاد و سلامت باشی همیشه عزیزم

سلام عزیزم
ممنون . ایشالله که حال ته تغاریت خوب بشه

نیلوفر جمعه 29 خرداد 1394 ساعت 06:24 http://efco300.mihanblog.com/

در جهان تنها کسی پیروز می شود که به امید دیگران ننشیند و همه چیز را از خود بخواهد.((فریدریش شیلر))
965188

فاطمه جمعه 29 خرداد 1394 ساعت 02:09 http://taghdireman.mihanblog.com

مردا کلا شکموئن
آخی پرهام.
نماز و روزه هات قبول باشه عزیزم. التماس دعا.

آره هر چی جلوشون بذاری بازم یه دقه دیگه میگن گشنمه
خیلی ترسیده بود بچه ام
ممنون ، از شما هم قبول. محتاجیم به دعا

مهناز پنج‌شنبه 28 خرداد 1394 ساعت 23:51 http://1zan-moteahel.blogsky.com

نماز و روزه ات قبول باشه عزیزم!
آخییییییی بچه بیچاره حتمأ ترسیده بود!

ممنون ، از شما هم قبول عزیزم
آره بدجور هم ترسیده بود

خانم توت فرنگی پنج‌شنبه 28 خرداد 1394 ساعت 19:17 http://pasazvesal.blogsky.com

امان از دست این آقایون شکمو
ای جانم پرهام چقد دوستت داره هیما البته مامانشی دیگه

امان امان

آنا پنج‌شنبه 28 خرداد 1394 ساعت 18:48 http://aamiin.blogsky.com/

بچه ها اگر اسباب بازی تو دستشون سالم بمونه جای تعجب داره.

واقعا

دریا پنج‌شنبه 28 خرداد 1394 ساعت 18:24 http://history1400.blog.ir

قبول باشه التماس دعا!

ممنون دریا جان از شما هم قبول.چشم،محتاجیم به دعا

نیلوفرجون پنج‌شنبه 28 خرداد 1394 ساعت 18:16 http://talkhoshirin2020.blog.ir

قرار شده زمینتون رو بخرن به سلامتی،الهی بدون شمانمیمونه خونه؟

اگه خدا بخواد ، دعا کن نیلو جان این یکی دیگه بخره

شیرین پنج‌شنبه 28 خرداد 1394 ساعت 17:48 http://www.rozegar-khosh.blogsky.com

نماز و روزتون قبول . تو ماه رمضون کار کردن خیلی سخته . میگن بچه هایی که اسباب بازی هاشون رو خراب میکنند هوش هیجانی بالایی دارند چون دوست دارند از نحوه کار وسیله سر در بیارن بهمین خاطر زود خرابش میکنند در واقع ناهنجاری رو وسیله رو آزمایش میکنند

ممنون از شما هم قبول . خیلی من که خیلی بی حال میشم
پرهام هم باید سر از همه چی در بیاره ، گاهی که بهش میگم خرابش نکن ، میگم من دارم تعمیرش میکنم!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد